◕ جهـــــــــــان نمــا ◕
قالب وبلاگ


موضوعات مرتبط: گردشگری توریسمدیدنی ها
[ شنبه 20 آبان 1391 ] [ 10:8 ] [ کیان ] [ ]

هر چه کمتر شود فروغ حیات
رنج را جانگـــــدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید
سایــــه ها را درازتر بینی


موضوعات مرتبط: شعر و ادبیات
[ جمعه 19 آبان 1391 ] [ 21:34 ] [ کیان ] [ ]
[ جمعه 19 آبان 1391 ] [ 21:24 ] [ کیان ] [ ]


موضوعات مرتبط: گردشگری توریسم
[ جمعه 19 آبان 1391 ] [ 18:13 ] [ کیان ] [ ]


موضوعات مرتبط: گردشگری توریسمدیدنی ها
[ جمعه 19 آبان 1391 ] [ 10:27 ] [ کیان ] [ ]

 دنیا کی خوش می‌شود. گفت: آنگاه که پادشاهانش فلسفه بخوانند و یا فیلسوفانش پادشاه شوند.

فیلسوف یونانی که پابرهنه و ملبس به ردایی - که از زندگی دنیایی تنها داراییش بود - زندگی ساده‌ای را می‌جست و چنان بی قید و نسبت به تعلقات دنیوی بی تفاوت بود که آزادانه، در بشکه‌ای می‌زیست. او که مادیات برایش بی ارزش بود؛ تنها برای معاش خود در قبال پند و اندرز حکمت آمیزی که به مردم می‌داد به قرص نانی بسنده می‌کرد. از این رو او را فیلسوف گدا نیز می‌گویند. دیوژن دارای طنزی گزنده و بی‌اعتنا به مقام‌های دنیوی و افتخارات زمانه بود چنانچه زمانی که اسکندر مقدونی که به دیدار دیوژن رفته بود؛ از او پرسید که آیا نیاز به چیزی داری؟ دیوژن در پاسخ گفت: «بلی، خواهش می‌کنم از جلوی آفتاب من کنار برو. اسکندر به همراهانش که از خشم می خواستند دیوژن را مورد آزار قرار دهند، گفت : اگر اسکندر نبودم دوست داشتم دیوژن باشم.»
گویند او در شهر می‌گشته و طلب انسان می‌کرده‌است. مولوی هم در بیت مشهور خویش وصف حال او را کرده‌است (منظور از شیخ در بیت زیر دیوژن است) :

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست


موضوعات مرتبط: شعر و ادبیاتفلسفه
[ جمعه 19 آبان 1391 ] [ 9:41 ] [ کیان ] [ ]


موضوعات مرتبط: عکسجالب انگیزدیدنی ها
[ پنج شنبه 18 آبان 1391 ] [ 21:37 ] [ کیان ] [ ]

 اثری تاریخی است در منطقه لاریجان که به دستور ناصرالدین شاه قاجار از شمایل وی و تنی چند از ملازمانش بر دل صخره‌ای بر سر راه جاده تاریخی هراز (تنگه بند بریده) و در نزدیکی چشمه آب معدنی استراباکو، در تاریخ ۱۲۹۵ ه. ق. حجاری شده‌است


موضوعات مرتبط: گردشگری توریسمدیدنی ها
[ پنج شنبه 18 آبان 1391 ] [ 16:57 ] [ کیان ] [ ]
[ پنج شنبه 18 آبان 1391 ] [ 16:46 ] [ کیان ] [ ]


در برخورد با رابطه عاشقانه است اما دیدشان یکی نیست. عشق برای زن شرقی هدف است، هم چنانکه ازدواج برای او هدف است.هر چند حوزه تجربی وی محدود باشد. به همین خاطر است که بیشتر به جای عشق اصیل در دام عشق بدلی و مجازی و عصبی می افتد.
می خواهد به نیازهای عصبی خود پاسخ دهد. این اتفاق بی اراده می افتد. در صورتی که برای زن غربی عشق وسیله است. ازدواج هم وسیله است. وسیله برای شکوفایی.وسیله برای رشد. وسیله برای تکامل. زندگی شخصی او در وهله اول مهم است. فردیت او مهم است. تعارض و تضادی با جمع ندارد.ولی باید به حقوق خود برسد.

در صورتی که در نگاه زن شرقی، زندگی معشوق مهم است. به نوعی زن شرقی مبتلا به خود آزاری است. زندگی خود او گاهی پشیزی ارزش ندارد. از قربانی کردن خود حظ می برد. به نوعی اهل ریاضت یا خود آزاری است. به شدت به احساس عناد به خود مبتلاست. این را تا حدودی در دختران خویش می بینم. مثل اینکه می خواهد از خود در زندگی انتقام بگیرد. قمار عاشقانه هم ناشی از این احساس شرطی بودن است.
از این روست که عشق در شرق همیشه با ناکامی همراه است. گاهی سوز و گدازهای عاشقانه است که معنا و ارزش پیدا می کند. این توهم بین خانم ها رواج دارد که در عشق باید سوخت و ساخت.نوعی خود آزاری توجیه شده! منطق تراشی شده! این هم ناشی از تلقی لیلی و مجنون و دیگر تمثیل هاست که برای ما به جا مانده است.

 

کتاب عشق و عقلانیت_دکتر پیمان آزاد

 


موضوعات مرتبط: علمیروانشناسی
[ پنج شنبه 18 آبان 1391 ] [ 16:34 ] [ کیان ] [ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 34 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم وزجان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران اول به دام آرم ترا و آنگه گرفتارت شوم
نويسندگان

دریافت كد ساعت